مداح و نوکری
باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب
باز دلبسته این پیرهنم کرد ارباب
ای خدا شکر که در هیئت امسالش هم
باز مشغول به سینه زدنم کرد ارباب
هر کسی در پی دلدار خودش می گردد
باز آواره ی دور از وطنم کرد ارباب
من که عمریست نشد نوکر خوبی باشم
از سر لطف اُویس قَرَنم کرد ارباب
من کجا روضه کجا هیئت ارباب کجا؟
یا حسین گفتم و شیرین دهنم کرد ارباب
خواب آنشب اثر سینه زدن هایم بود
باز پیراهن مشکی به تنم کرد ارباب
من به عالم ندهم لذت مردن را با...
...فکر خوبی که برای کفنم کرد ارباب
مهدی صفی یاری
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: * مداح و نوکری
برچسبها: مداح و نوکری
[ 24 / 8 / 1391
] [ ] [ مهدی وحیدی ][ ]